قدمگاه صبح

ساخت وبلاگ
نمی دونم چرا امروز نمی خوام کار کنم. صبح اول وقت شروع کردم ولی بعد از چند دقیقه خروج زدم و اومدم بیرون.. نه صبحانه می خورم نه کار خاصی. شاید فقط اخبار.. اصلا سرم را که از خواب بلند میکنم گوشی را چک می کنم که ببینم چه خبر است. ببینم امروز چه غصه ی جدیدی از ماجرای غزه روی دلم می نشیند. امروز ولی واقعا به یه حدی رسیده ام که عین یه آدم عزادار، دست و دلم به هیچ کاری نمی رود. بغض و عصبانیت و نفرت همه بهم آمیخته شده.. از دیدن این همه جنایت که کسی بخاطرش از جایش تکان نمی خورد. حتی از خودم بدم می آید. از این سرزمینی که توش زندگی میکنم، بدم می آید. از مقامات چندش آورش که از ترس متهم نشدن به یهودی ستیزی دارند خودشو برای اسراییل جر میدن، بدم می آید. حتی از ایران که فقط حرف های تو خالی میزند وهیچ کار نمی کند. انگلیسی ها خوب فهمیده بودند که وقتی خاورمیانه تبدیل به کشورهای تکه تکه بشود دیگه به این راحتی ها دستشان با هم یکی نمی شود. انگار اسراییل را سنگ محک ما کرده اند. تا وقتی جلوی این موجودیت متعفن نمی توانیم دستهامونو یکی کنیم اونها هم خیالشون راحته که از خاورمیانه خبری نخواهد شد و گرنه تا حالا مسلمان ها فلسطین را پس گرفته بودند. اونا هر روز به ضعف ما دلخوش تر می شوند. حالا یه ذره هم شک ندارم که از این جانوران اسراییلی، بین همین رده های بالای کشور خودمان هم هستند. همون "بالا" ی نفرت انگیز که همه ی دستورات مافیایی از آنجا می آید. آقایان همه ی تهدیداشان به این خلاصه می شود که اگر اسراییل پایش را در خاک غزه بگذارد چنین میشود و چنان. احمقانه است! اسرائیل چه احتیاجی به وارد شدن به غزه دارد وقتی به راحتی از بیرون نابودش می کند. تو این مدت رییس جمهور و کلی مقامات دیگه از آلمان و آمریکا رفتند ا قدمگاه صبح ...
ما را در سایت قدمگاه صبح دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3madamin821 بازدید : 42 تاريخ : يکشنبه 30 مهر 1402 ساعت: 0:44